کتاب آدم های اشتباهی

اثر شیوا مقانلو از انتشارات نیماژ-بهترین رمان

داستان‌های این مجموعه، داستان آدم‌هایی است که انگار جایی در زندگی یک پیچ را اشتباه پیچیده‌اند و ندانسته مسیرهایی انحرافی را پیموده‌اند و حالا تبدیل به آدم‌های اشتباهی شده‌اند.
داستان‌های کتاب «آدم‌های اشتباهی» از لحاظ محور معنایی در امتداد هم هستند و در راستای مفاهیمی چون زندگی، عشق، تنهایی، دیگری و…. مفاهیمی معمولی که درنگاه و زبان متفاوت شیوا مقانلو بدل به کشفی تازه در هزارتوی زندگی‌آدم‌های قصه‌هایش می‌شود. معنایی که در عین حضورش دائم به تاخیر می‌افتد و باعث می‌شود خواننده کتاب را زمین نگذارد و یک نفس دنبال آدم‌ها و قصه‌ها راه بیافتد و فضاهای خاصی که نویسنده با مهارت ویژهٔ زبانی‌اش خلق کرده، تجربه کند.

برشی از مجموعه داستان آدم‌های اشتباهی: زن، آمرانه و ملتمس، می‌گوید: «مرا عاشق کن. عاشق خودت، تنت.»
شیطان عقب می‌رود، خندهٔ آرامی از پایین دلش شروع می‌شود، بالا می‌آید، و به غرش هولناک بدل می‌شود. آسمان هم که تمام امشب از این دو تقلید می‌کند، می‌غرد؟ و مردم وحشت‌زده پنجره‌هایی را که در خاتمهٔ باران باز کرده بودند، دوباره می‌بندند. بی‌امان قهقهه می‌زند.
«عاشق من؟ عاشق ابلیس؟»
زن فارغ این سؤال و جواب، در خواب انگار، در وجدی تنها از آن خود، پیش می‌آید و دست‌هایش را دور او حلقه می‌کند: «همین امشب را به من، به ما، فرصت بده. می‌خواهم کسی را عاشقانه دوست داشته باشم، و عشق بورزم. این باران تو را برایم آورد. این‌جا ایستاده بودم، سیگارکشان، و دعا می‌کردم هدیه‌ای برایم برسد. لطفاً محکم بغلم کن. مهم نیست اگر دوستم نداشته باشی. فقط کاری کن، اجازه بده، تا من عاشقت شوم.»
بعد شیطان را می‌بوسد، پیشانی و شقیقه‌اش را.
در گذر قرن‌ها، پس از بوسهٔ یهودا بر چهرهٔ مسیح، این نادر دفعه‌ای است که شیطان در برابر بوسه‌ای درمانده می‌شود.


خرید کتاب آدم های اشتباهی
جستجوی کتاب آدم های اشتباهی در گودریدز

معرفی کتاب آدم های اشتباهی از نگاه کاربران
کتاب های مرتبط با - کتاب آدم های اشتباهی


 کتاب بامگارتنر
 کتاب سکوت باران
 کتاب هیچ چیز سیاه نیست
 کتاب رقابت کوهستانی
 کتاب مرثیه ای برای افتخار
 کتاب عقیق