کتاب النور و پارک

اثر رینبو راول از انتشارات آذرباد - مترجم: مهرزاد جعفری-بهترین رمان

رمان «النور و پارک» اثر نویسندۀ آمریکایی، رینبو راول است. این کتاب که اولین اثر او است در سال 2013 منتشر شده است و توسط آمازون و گودریدز(Goodreads) به عنوان بهترین رمان عاشقانۀ سال 2013 میلادی انتخاب شده است.
این رمان که مخاطبان اصلی‌اش، نوجوانان و جوانان هستند، داستان دو نوجوان 16 و 17 ساله با نامهای «النور داگلاس» و «پارک شریدن» را روایت می‌کند. این پسر و دختر نوجوان کره‌ای که در آمریکا زندگی می‌کنند اولین عشق زندگی خود را تجربه می‌کنند. در زندگی هر دو ناملایمات زیادی وجود دارد یکی از آن دو، 3 برادر و یک خواهر دارد و با ناپدری‌اش زندگی می‌کندو دیگری هم پدر و مادرش از همدیگر جدا شده‌اند و با ناپدری‌اش زندگی می‌کنند.
نویسنده در این رمان که بازۀ یک ساله‌ای از 1986 تا 1987 زندگی این دو نوجوان را روایت می‌کند به خوبی می‌تواند علاوه بر نوجوانان و جوانان، مخاطب بزرگسال را نیز با اثر همراه کند و با شخصیت‌های رمان همدل گرداند و کاری کند که با تمام احساسات و اعمال آنها همذات‌پنداری نماید. این ویژگی شاخص باعث شده است که این رمان و دیگر رمان‌های رینبو راول مخاطبان گسترده‌ای در دنیا داشته باشد و اکثر آثارش به زبانهای زیادی ترجمه شود.
این رمان که یک اثر اجتماعی/عاشقانه است به خوبی به آسیب‌شناسی خانواده‌های می‌پردازد که در آن مادر و پدر خانواده از یکدیگر جدا شده‌اند و فرزندان آنها مجبورند تمام مراحل زندگی خود را با کمترین پشتوانۀ فکری و عاطفی خانواده‌اشان بگذرانند.
این کتاب توسط نشریۀ نیویورک تایمز آمریکا نیز به عنوان بهترین داستان نوجوانان و جوانان سال آمریکا انتخاب شده است. نویسنده که شناخت بسیار خوبی از نوجوانان و جوانان دارد می‌تواند بسیاری از دغدغه‌ها و دلمشغولی‌های آنها را در داستانی جذاب و گیرا روایت کند و مخاطب را از ابتدا تا آخر رمان با داستان همراه کند.

http://sarbook.com/product/351004


خرید کتاب النور و پارک
جستجوی کتاب النور و پارک در گودریدز

معرفی کتاب النور و پارک از نگاه کاربران
5 ستاره! â € œYouâ € ™ دوباره شخص مورد علاقه من از تمام زمان. â € Eleanor \u0026 amp؛ Parkâ € | این است که در سالن نشسته من یک سال است. چطور این فقط یک سال در سالنم بود؟ در ابتدا، اگر این کتاب را داشته باشید، نمی توانید آن را فقط بر روی صندلی خود بنشینید. آن را بخوانید، به آن گوش دهید، هر چه. فقط مطمئن شوید که شما این را نادیده نگیرید. این کتابی است که سزاوار خواندن آن است. این ها برخی از شخصیت های خاص و Rainbow روول می نویسد برخی از بهترین YA تا کنون. بنابراین کتاب را بخوانید. Eleanor یک دختر جوان است که زندگی خشن داشت. نه تنها در خانه، بلکه در مدرسه. Sheâ € ™ ثانیه کمی ناخوشایند، مو قرمز، لباس است که او را نترس، و مردم در مدرسه با او تماس â € ~Big Redâ € ™. اما همه چیز در مدرسه به هیچ وجه به عنوان چیزهایی که در خانه اش نیست، نزدیک است. داستان Eleanorâ € ™ ثانیه قلب من را شکست. اما پس از آن چیزی برای او تغییر می کند. او در اتوبوس کنار یک پسر به نام پارک نشسته است. و زندگی او برای همیشه متفاوت است. پارک یکی از بزرگترین و محبوب ترین قهرمانان است. این پسر شانزده ساله تمام عجیب و غریب را که Eleanor دارد، میبیند. او واقعی او را می بیند. آنها یک دوستی مبتنی بر موسیقی، کمیک و یک احترام متقابل برای یکدیگر ایجاد می کنند. این دوستی چیزی است که الینور برایش زندگی می کند. و همانطور که گذشت، پارک هم همینطور. دوستی آنها تبدیل به خیلی بیشتر می شود. هیچ چیز کثیف نبود با پارک هیچ چیز نمی تواند شرم آور باشد از آنجا که پارک خورشید بود، و این تنها راه Eleanor بود که بتواند آن را توضیح دهد. من در این داستان عاشق دوقلو شدم. گرفتن در هر دو سر Eleanor و Parks یک درمان واقعی بود. به عنوان جدی به عنوان برخی از موضوع بود، قلب من خیلی خوشحال به گوش دادن به این. این دو شخصیت هر دو چیزی شگفت انگیز نبودند. خانواده پارک نیز بسیار عالی بود. من فقط آنها را خیلی دوست داشتم. با هم، رابطه آنها بسیار ویژه و زیبا بود. من به این صدا گوش دادم و روایت را دوست داشتم. من واقعا در تمام این هفته خواندن زیادی انجام ندادم زیرا هر بار که بخواهم یک کتاب بخوانم، من را متوقف کرد و بر روی برنامه شنیداری من متوقف شد. بیشتر علاقه مند به جهان Eleanor \u0026 amp؛ پارک از هر چیز دیگری خواندنی بود پایان دادن ... در ابتدا من با آن پایان ندیدم. در حقیقت، من تقریبا برخی از نقاط را به دلیل آن کسر کرده ام (اما اجازه می دهم واقعی باشد، من احتمالا این کتاب را کمتر از 5 ستاره ارائه می دهم - که من شوخی می کنم). هرچه بیشتر در مورد آن فکر می کنم، بیشتر از امکانات احتمالی فکر می کنم، و من حدس می زنم که فقط باید با چیزهایی که باقی مانده اند و از تصورم لذت بردم. Eleanor \u0026 amp؛ پارک داستان حماسی دوستی، عشق، وفاداری و پذیرش است. این احساسات، زیبایی، گرم شدن قلب و حتی قلب در زمان شکستن است، اما این کتابی است که نیاز به تجربه دارد. این واقعا یک داستان عمیق از دو نوجوان است که باید با خیلی بیشتر از بچه های متوسط ​​برخورد کنند. شما باید این شخصیت ها را ببینید و داستان آنها را بشنوید. یک کتاب جدید در فهرست مورد علاقه من - با تشکر جین (دوباره)، برای REC فوق العاده! â € œNothing قبل از شما شمارش. و من حتی نمی توانم پس از آن تصور کنم

مشاهده لینک اصلی
برای افرادی که دیدگاه اصلی من را دیدند، می خواهم بگویم من هنوز 100 درصد از آنچه که گفتم ایستاده ام. دلیل آن که من آن را حذف می کنم این است که، به عنوان یک متخصص سفید، من نمی خواستم در مورد آزیای شرقی صحبت کنم که این کتاب را بررسی کرده و در مورد اینکه چرا نژادپرست بود صحبت کرد. بنابراین من به طور خلاصه مسائل من را با آن بنویسید و سپس به #ownvoices reviews بفرستید. آنها می گویند آنچه من انجام دادم و خیلی بیشتر، اما توسط متخصصان آسیایی نوشته شده است که تجربه و دانش بهتر است پس از آن مسائل من Hadâ € ™ استترویج پارک و دیگر شخصیت های آسیایی · تجزیه پارک به عنوان یک مرد آسیایی · تحسین قلدری نژادپرستانه در پایان کتاب فقدان آثار ناشی از اعمال شخصیت های نژادپرستانه ¢ استفاده از زبان نژادپرستانه â € ¢ infantilisation از پارک ها mumâ € â € ¢ دیگر از آسیا و فرهنگ خود را ¢ sterotyping Beebi و DeNice به عنوان زنان سیاه و سفید REVIEWS به READEleanor و پارک: چرا نویسنده های سفید نیاز به نشستن و STAHP توسط Eunnie LeeGoodreads بررسی توسط تیفانی عصبانی دختر نقد: Eleanor و ParkELEANOR \u0026 amp؛ پارک: در حالی که رمان و نژادپرستی برای دست و پا دست خودنمایی می کنند و خیلی بیشتر هستند که شما می توانید / باید بیرون بیایید و بخوانید اگر شما علاقه مند به نمایندگی بودید، من نمی توانستم این کتاب را نادیده بگیرم، من نیز این کتاب را دوست نداشتم، زیرا واقعا واقعا پیدا کردم آن را خسته کننده و احساس هیچ چیز واقعا رخ داده است. من فقط آن را به عاشقانه نبودم و من واقعا از انتهای متنفر بودم. من فقط Eleanor و Park را پیدا کردم که به طرز شگفت انگیزی از این که بچه هایEgyy هستند که متفاوت هستند @ را پیدا کرده ام و واقعا از آن متنفرم. علاوه بر این من متوجه شدم که پیچیدگی برنامه در مورد نوشتن چه کسی در کتاب Eleanors واقعا ناراحت کننده است و آن را فقط در سمت چپ به تصویر کشیده شد. من دوست داشتم! چیزهای موسیقی من آن را واقعا زیبا پیدا کردم شاید چون من عاشق واقعی Joy Division بودم و آن را به شدت برجسته به طوری که ناز بود. من فقط این کتاب را دوست دارم و اگر انجام دهید، این خوب است! اما شما می توانید چیزی را دوست داشته باشید و همچنین از نقص های آن انتقاد کنید. در نظرسنجی / نظرات اصلی من، من در مورد اینکه چگونه بسیاری از مردم در مورد چیزی که نژادپرست نامیده می شود بیشتر متخاصم شد، پس آنها در مورد کتاب نژادپرستانه بودند. باز هم، چیزی که دوست دارد، کورکورانه از هر جنبه ای از آن پشتیبانی نمی کند. محتوا را به طور بحرانی لذت ببرید.

مشاهده لینک اصلی
این کتاب همه چیزهایی بود که من از آنا و بوسه فرانسوی جستجو کردم. این به من این احساس ملتهبانه را در قفسه سینه من داد، فازهای گرم در معده من. من اساسا در سراسر کل ظرف غذا بودم. این دو شخصیت احساسات من را بالا و پایین می کشید، مثل اینکه کسی با یکی از آنها در یک کارناوال بر روی آنها ضربه زد و سعی کرد آنها را دوباره و دوباره صعود کند. و هر بار که فکر می کردم نمی توانستم بالاتر بروم، پارک کاری انجام می داد یا چیز دیگری می گفت که من را پرواز می داد، بالا می برد، ... در این کتاب، زندگی سال 1986 و آلنورس آسان نیست. یکی از پنج فرزند را به یک مادر که با یک کلاس درجه یک ازدواج کرده است، می بیند و یک پدر که فقط به نظر نمی رسد به همه چیز احتیاج داشته باشد. پس از اینکه یک بار از خانۀ مادرش بیرون رانده می شود، اکنون به خانه می آید، به اتاق خواب های کوچکش با چهار خواهر و برادرش چسبیده و با استفاده از یک حمام که حتی درب ندارد، گیر کرده است. خانواده اش پول زیادی ندارند. او حتی شامپو هم ندارد اما شگفت انگیز است، چرا که شان آموخته است که چگونه باید باشد. او واقعا هیچ گزینه دیگری ندارد. در اولین روز مدرسه، پارک آن، که تا حدودی ناخوشایند، صندلی خود را در اتوبوس با او میگذارد. کدام یک فقط آغاز یک داستان باور نکردنی از عشق اول است. پس از نشستن در اتوبوس روز به روز، آنها را از طریق کتاب های کمیک پیوند می دهند و نوارها را ضبط می کنند و لگد زدن به صورت و حتی آرایش می کنند. او چنین چیزهایی را به او می گوید: او پیشانی خود را در برابر او گذاشت. او نمی دانست چه چیزی با چشم و دستش انجام دهد. â € œNothing قبل از شما شمارش، â € او گفت. â € œand من حتی نمی توانید یک پس از آن را تصور کنید. و این: â € œ شما می توانید هان سولو، â € او گفت، بوسیدن گلو او. â € œAnd Iâ € ™ خواهید Boba Fett. از آسمان برای شما عبور می کند. GAH. من نمی توانم با او باشم. می توان. نه او قطعا کتاب پنج پسر مواد. من فکر نمیکنم که Ive تا زمانی که یک صحنه ساده دست نگهداشته بود، به سختی از بین برود، اما لعنتش کردم. با این حال، به عنوان پارک و Eleanor سخت راه یاد بگیرند، گاهی اوقات نه همه اول دوست دارند به معنای برای همیشه لطفا برای عشق ... یا آیا آنها هستند؟ ؛) (مشاهده اسپویلر) [پایان این کتاب من را در اشک آویخت. مثل، قاچاق کردن چهره من، لکنت، مجبور شد بیدار شود و اتاق را ترک کند، بنابراین شوهرم نمی فهمید که من دیوانه بودم، اشک. هر كتابی كه می تواند این كار را بكند، معمولا مستقیما به شمع های مورد علاقه من می آید، اما اذعان می كند، من این را یکی از ستاره ها كردم؛ زیرا این پایان دادن - هرچند كه منطقی بود - ... نوعی عدم تحقق بود. من بیشتر خواستم فقط کمی من می خواستم او را به او دعوت کنم. من می خواستم او را به او بفرستم من فقط بیشتر خواستم فقط یک نوجوان، کوچک، کوچک. پایان های باز پایان یافته، مورد علاقه من است، و هرچند آنچه که من باقی گذاشتم، به من می گوید من می توانم یک پایان شاد برای این دو بچه نشان دهم ... من هنوز سوال می کنم که آیا واقعا در صورتی اتفاق افتاده که نویسنده به خودم نگوید. من به آن نیاز دارم، درست است؟ من دوست ندارم تعجب کنم اساسا، پس از همه احساسات شاد و غم انگیز، از ابتدا، ناامید شدم. اما ... من تقریبا حتی فکر نمی کنم چون من بقیه را خیلی دوست داشتم. (پنهان کردن اسپویلر)]

مشاهده لینک اصلی
وای! در مورد این کتاب بسیار عجیب بود که واقعا دوست داشتم. Eleanor \u0026 amp؛ پارک لمس کرد و در سادگی آن زیبا بود. این کتاب ماهیت عشق اول و خطرات دبیرستان را در بر داشت، در عین حال به مقابله با برخی از مسائل جدی مانند سوء استفاده اشاره کرد. من به نسخه قابل شنیدن گوش می دادم و باید به رادیوها گوش دهم. روایت بسیار خوب انجام شد. صدای شخصیت ها واقعا شما را جذب کرد و باعث شد شما احساس کنید که شما در لحظه با شخصیت ها درست بودید. در مورد روایت می گوید که می تواند شما را به یک داستان کاملا بکشاند. همانطور که من به این داستان گوش می دادم، قلب من برای Eleanor شکست خورد. او چنین زندگی وحشتناکی در خانه داشت و زندگی مدرسه اش هر چه بهتر بود. دختر فقیر نمیتوانست از قلدری فرار کند در هر کجا که رفت. من برای او خیلی احساس بدی کردم زیرا او سعی کرد در سالهای نوجوانی دچار حرکت کند و سعی کند با چنین ظلمی روبرو شود. او خیلی هوشمندانه بود، اما در زندگی او مورد رسیدگی قرار گرفت. پارک زندگی در مقابل کاملا با Eleanors ایستاده بود. او در یک خانه که تقریبا @ ideal @ بود بزرگ شد. البته، او نگرانی های معمول نوجوانان و درگیری با والدینش را داشت. با این حال، مشکلات کوچک او تنها نشان داد که چگونه خوش شانس او ​​را به پدر و مادر دوست داشتنی زمانی که در مقایسه با واقعیت Eleanors. اگر چه پارک در ابتدا از هر گونه ارتباط با Eleanor اجتناب کرد، فشار به فشار همکار، او در نهایت به دختر که نشسته کنار او در اتوبوس مدرسه. این مقدار زیادی از شجاعت خود را از دست داد. به چهره ی آن می رسیم، نوجوانان می توانند بسیار بی رحمانه باشند. پارک رنج می برد وقتی Eleanor در پایین سلسله مراتب اجتماعی پیوست، وقتی تصمیم گرفت بر علیه دانه برود و مهربان باشد. کمی کوچک، آنها دوستی ایجاد کردند. در نهایت این دوستی بیشتر شد. پارک تنها بخش مثبتی از زندگی روزمره Eleanors بود. او تنها کسی بود که نگرانی خود را نشان داد و با مهربانی او رفتار کرد. همانطور که دو نفر نزدیک شدند، خانواده اش نیز به عنوان یک پناهگاه امن برای Eleanor خدمت کرده است. به همین علت، من نیز عاشق پارک شدم. این داستان در حال آمدن است و داستان عشق اول است. رنگین کمان روول موفق به انتقال من به عقب به دبیرستان شد. هر کسی که نوجوان بوده است می تواند به تجربیات و احساسات این شخصیت ها مرتبط باشد. این نوع داستان است که به ما یادآوری عواقب اقدامات ما و تأثیر کلمات ما می پردازد. از ابتدا تا انتها من با Eleanor \u0026 amp؛ پارک من اطمینان داشتم که این 5 ستاره برای من درست می شود تا علامت 90٪ باشد. سپس، داستان به ناگهان به پایان رسید و من دلم برایش تنگ شده بود. من نمی توانم باور کنم که نویسنده ای که چنین داستان زیبایی را نوشت، آن را به این ترتیب پایان می دهد. این فقط به نظر منصفانه نیست. پس از همه چیز، من خشمگین بودم که آن را در شیوه ای که آن را انجام داد، نزدیک کنم. به طور کلی، هنوز یک داستان افسانه بود. من دروغ نمیگم من از این راه که داستان پایان یافت متنفر بودم. من فقط به داستان من اعتقاد ندارم که به زندگی واقعی اعتقاد داشته باشد. در عدالت، پایان دادن به نظر نمی رسد موضوع برای بسیاری از دوستان من که این کتاب را خوانده است. برای من، این به اندازه کافی ناراحت بود که یک ستاره را از امتیاز بیرون بکشد. پایان من را نابود کرد و من به دنبال یک کتاب دوم یا چیزی اضافی بودم که بسته شدن را فراهم می کرد. این اتفاق نمی افتد و من هنوز خیس می شوم بنابراین، من آن را دوست داشتم .... درست تا پایان. بررسی بیشتر از بررسی های من در www.bookaddicthaven.com

مشاهده لینک اصلی
او او را بیش از مجموع قطعات او احساس کرد\nEleanor \u0026 amp؛ پارک اولین معاصر بود که تا به حال خوانده ام، و این کتاب شاید دلیلش این است که من عاشقان معاصر هستم. شاید به این دلیل که آنها فریبنده و کوچک هستند، اما همچنین به دلیل جزئیات رمانتیک در آن است. البته، عاشقانه معاصر آن مورد علاقه من است. در مورد بررسی های دیگر مراقب نیستید و به آنها اهمیت نمی دهید (متاسفم)، قلب کوچک من همواره برای این مکان مناسب خواهد بود. رنگین کمان روول قطعا با این یکی رو تحت تاثیر قرار داد. خیلی سریع اتفاق افتاد، اما همه چیز حساس بود، فقط من را ترک کرد و به دلیل پایان دادن به قلب شکسته شد. Eleanor شخصیتی است که من تا به حال در مورد آن خوانده ام. Shes به عنوان چربی، با پوست بسیار سفید و موهای بزرگ، قرمز و فرفری توصیف شده است. من سفید نیستم، من نمیدانم (Im Hispanic در مورد شما نمیدانستید) و من موهای بزرگ، قرمز و فرفری ندارم، بلکه فقط موهای قرمز است که تبدیل به بلوند شده است، زمانی که مدت طولانی در خورشید قرار گرفته است. و من خودم را چاق میشمارم (من از استفاده از این کلمه متنفرم، من همیشه از اندازه بزرگ یا چاق استفاده میکنم) اما من کمی کم وزن دارم و کاملا چاق هستم. البته این دلیل آن است که من در هنگام رسیدن به حالت بلوغ خودم از خودم مراقبت نمی کنم، اما ممکن است روزی اندازه آن تغییر کند. البته من با خودم خوشحال نیستم و چطور نگاه می کنم و نه Eleanor. او آرزو داشت که یک ژاکت داشته باشد، زیرا او می دانست که پوست بدن او نشان می دهد، و سپس من را نگه می دارد، همیشه مراقب ژاکت ژاکت است، زیرا من در نشان دادن شیرینی های شیرینی من اعتماد ندارم و من دوست دارم پوشش همه چیز. من طرفدار نشستن نیستم، احساس می کنم. حتی اگر من همیشه پیراهن مردانه را می پوشم و می دانم که @ fatness @ does not show، من هرگز آن را باور نمی کنم. من هنوز هم نمی تونم من همیشه نیاز به یک ژاکت یا نوعی لباس بالا برای پوشاندن آن دارم، زیرا از @ دیدن @ آن را متنفر میکنم و از احساس آن بیزارم. من از اینکه وقتی می خوابم متنفر می شوم، احساس می کنم آن را بالا می اندازم من از اینکه من همیشه پیراهنم را پایین کشیدم متنفرم اما همیشه کمی آن را کشیدم تا اطمینان حاصل کنم. Eleanor ناامن بود و همچنان در سراسر داستان ادامه داشت. او هیچ دوستی نداشت و زمان زیادی برای ساخت 2 دوست دختر داشت، اما حتی با آن، خجالتی بود و می دانست که صحبت کردن با مردم یک ایده بد است. مثل من، زمانی که ابتدا دبیرستان را شروع کردم، من هیچ دوستی نداشتم و هیچ کس را نمی شناختم. بسیاری از دوستان من هم اکنون از یکدیگر آگاه بودند، زیرا آنها از همان مدرسه آمده بودند یا قبل از جایی یکدیگر ملاقات می کردند. من؟ من مجبور شدم با دختری که من واقعا دوستش نداشتم، به دلیل اینکه او برای اولین بار با من صحبت کرد، مجبور شد. اما به خاطر او، من بهترین دوستم را دیدم، به این ترتیب به وی اعتبار دادم و از او تشکر می کنم؛ زیرا با بهترین دوست من در حال حاضر، احساس می کنم که واقعا می توانم چیزهای زیادی را به او بگویم، زمانی که نیازی به گفتن هر کس دیگری ندارم، سعی کنید آن را آشکار کنید. من احساس می کنم که می توانم خودم را در اطراف خود داشته باشم زیرا او می تواند بارها عجیب و غریب باشد. ما به روش های مختلفی مرتبط هستیم. در کتابها، به معنای به معنی برای مردم در زمان، در مورد مراقبت از دیگران نیست، و در دادن کمتر از گوز در مورد نمایش در مدرسه اتفاق می افتد زمانی که هر کس دیگری خیره است و اضافه کردن بینی خود را به مردم کسب و کار. داستان به شرح زیر من فکر می کنم که هرگز قادر نخواهم بود تجربه کنم. طرح من آرزو می کنم، اما هرگز قطعا خواهد شد. من آن را ناز یافتم، و هنوز هم، چگونه Eleanor و پارک در واقع ملاقات کرد. بله پارک احمق بود اما من او را سرزنش نکردم. او مجبور بود جایی جا بماند و هیچ کس اجازه نده تا او را نشسته در هر نقطه، به طوری که او خوب بود و بین آنها فضای. سپس، ناگهان، آنها شروع به صحبت کردن، برقراری ارتباط و دست انداختن می کنند، فقط منجر به افتخار یکدیگر، مراقبت از یکدیگر و کمک به یکدیگر می شوند. هر چند که پارک در حال حاضر دوست داشتنی و Eleanor ندارد. این به من یک رویای من را یادآوری می کند و دو بار بارها گفته بود که این درست است. من دلم برات تنگ شده، الینور. من می خواهم همیشه با شما باشم شما با هوش ترین دختر همیشه ملاقات کرده اید و جالب ترین و همه چیز که من را شگفت زده می کنید. و من آرزو می کنم می توانم بگویم که این دلایل من را دوست دارم، زیرا این باعث می شود که من به عنوان یک انسان واقعا تکامل یافته به نظر می آید، اما من فکر می کنم آن را به همان اندازه که با موهای خود را قرمز و دستانتان نرم است â € | و این واقعیت است که شما مانند کیک تولد خانگی خانگی بویید\nاین خط خطی برای شما چیست؟ اوه خب من واقعا آن را دوست دارم. من آن را زیبا پیدا کردم ویژه آن. من هرگز توسط یک پسر مکیدنی نیستم، بنابراین واقعا نمیتوانم بگویم من این را دوست ندارم چون حتی نمیدانم چطوری آن را دوست دارم و احساس احساس چه چیزی را به شما میگویم زیبایی. یا هنگامی که به تو نگاه می کنم، همه چیز دیگر محو می شود. شما تنها نور در اتاق است به عنوان هر چیز دیگری راه خود را به خارج، اجازه می دهد تا من زیباترین منظره را جذب کنید. نه واقعا. من هرگز گفته ام .پس: من فقط خط دوم را ساختم و حتی نمی دانم اگر قبلا توسط کسی ساخته شده یا جایی از آن استفاده کرده ام و امیدوارم آن را شاداب و خسته کننده باشم. من نویسنده ای نیستم یا هر چیزی. من خواندن و دوست دارم ادبیات و شگفت آور من افتخار رول در این کلاس در این سال تحصیلی، اما حتی با آن، من یک نوشتن نیست. من می توانم به سختی کلمات طلسم در زمان. همه چیز مثل همه چیز مخلوط می شود دوست دختر من غمگین و آرام است و همه چیز را نگه می دارد ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب النور و پارک


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب سمفونی سیب زمینی
 کتاب عشق افغان