کتاب سگ ولگرد

اثر صادق هدایت از انتشارات مجید (به سخن)-بهترین رمان

Pat is a Scottish breed dog with two intelligent human eyes. He misses his puppyhood, when he could drink his mothers milk without any difficulties. He used to play with his brother and with his masters son. One day, Pats master and two others got into an automobile, called Pat and put him beside them in the car. A few hours later they arrived at Varamin square and got out of the car. His master and the other two were passing the alley when Pat picked up a scent. This scent of a female canine brought him close to insanity. Pat followed the scent. When he came back he couldnt find his master. From that day on, Pats misfortunes began. The inhabitants of that place differed from his master in feeling and behavior.


خرید کتاب سگ ولگرد
جستجوی کتاب سگ ولگرد در گودریدز

معرفی کتاب سگ ولگرد از نگاه کاربران
سگ ولگرد نام داستان کوتاهی از صادق هدایت است. این داستان تراژدی از زندگی مشقت بار یک سگ ولگرد در ورامین است. نویسنده در این داستان اعتقادات جاری جامعه را در قالب داستانی تأثرانگیز و دردناک به تصویر کشیده و مورد نقد قرار می‌دهد.

مشاهده لینک اصلی
برداشت 1 : سگ ها هم یاد کودکی شون می افتن و به یاد سینه و شیر مادر به یاد بازی هاشون با برادر و به یاد صاحبشان و لقمه های مهربانی زن صاحبش....
سگ ها امید دارند و تا آخرین لحظه زندگی برای جنگیدن با شرایط تلاش میکنن
سگ ها هم گول میخورن و مسخ می شن
سگ ها هم روح انسانی دارند....
و این ها را صادق هدایت در سال 1320 میدانسته.
حالا ما موندیم و مردمی که هنوز سگ ها را با سنگ و چون میزنن و هزار تا خشونت و حیوان آزاری دیگه...


برداشت 2 : این کتاب منو به گریه انداخت.
....
برداشت 3 : (شاید پات یک انسان بود)

از متن کتاب:
چیزی که بیش‌تر از همه پات را شکنجه می‌داد، احتیاج او به نوازش بود. او مثل بچه‌ای بود که همه‌اش توسری خورده و فحش شنیده، اما احساسات رقیقش هنوز خاموش نشده. مخصوصاً با این زندگی جدید پر از درد و زجر بیش از پیش احتیاج به نوازش داشت. چشم‌های او این نوازش را گدایی می‌کردند و حاضر بود جان خودش را بدهد، درصورتی که یک نفر به او اظهار محبت بکند و یا دست روی سرش بکشد. او احتیاج داشت که مهربانی خودش را به کسی ابراز بکند، برایش فداکاری بنماید. حس پرستش و وفاداری خود را به کسی نشان بدهد اما به‌نظر می‌آمد هیچ‌کس احتیاجی به ابراز احساسات او نداشت؛ هیچ‌کس از او حمایت نمی‌کرد و توی هر چشمی نگاه می‌کرد به‌جز کینه و شرارت چیز دیگری نمی‌خواند. و هر حرکتی که برای جلب توجه این آدم‌ها می‌کرد مثل این بود که خشم و غضب آن‌ها را بیش‌تر برمی‌انگیخت.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سگ ولگرد


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب سمفونی سیب زمینی
 کتاب عشق افغان