کتاب شب لیسبون

اثر اریش ماریا رمارک از انتشارات علمی و فرهنگی - مترجم: محمدامین کاردان-بهترین رمان

خیره به کشتی می‌نگریستم که در اسکله لنگر انداخته بود و زیر نور تندی تکان می‌خورد. من فقط یک هفته بود که در لیسبون بودم و هنوز کاملا به چنین نورهای تندی عادت نکرده بودم. در کشورهایی که من آن‌ها را ترک کرده بودم، شهرهای سیاه، مثل معادن زغال‌سنگ، سر بر آسمان افراشته بودند و در میان تاریکی آن‌ها، کمترین نوری ممکن بود مثل طاعون در قرون وسطی خطرناک باشد. من از اروپای قرن بیستم می‌آمدم؛
آنچه در بالا خواندید جمله‌های آغازین رمان «شب لیسبون» نوشته‌ی اریش ماریا رمارک است. داستان این کتاب در زمان جنگ آلمان و راجع به مهاجرین و اسارت آن‌ها در اردوگاه‌های مرزی در کشورهای اروپایی است. شخصیت داستان مردی است با پاسپورت جعلی و مشتاق است به آلمان مهاجرت کند. او مردی است استثنایی و عاشق همسرش هلن؛


خرید کتاب شب لیسبون
جستجوی کتاب شب لیسبون در گودریدز

معرفی کتاب شب لیسبون از نگاه کاربران
کتاب های مرتبط با - کتاب شب لیسبون


 کتاب علیاحضرت ملکه
 کتاب هیاهوی افرا
 کتاب تلخاس
 کتاب شب اتفاق افتاد
 کتاب آوار
 کتاب واریسیدن غروب