کتاب شهرهای ناپیدا (نامرئی)

اثر ایتالو کالوینو از انتشارات کتاب خورشید - مترجم: بهمن رییسی-بهترین رمان

شهرهای نامرئی کالوینو در نه فصل و هر فصل شامل شهرهائی رویائی با نامهایی زنانه ، که داستان وپیشینه ی هریک از نامها با مضامین و اهداف نویسنده در خصوص ویژگی شهرها بی ارتباط نیست ، نوشته شده است . در ابتدا وانتهای هر فصل گفتگو ومباحثی بین قوبلای خان امپراطور بزرگ مغول در قرن سیزدهم میلادی و تاجر جسور ونیزی ، مارکوپولو، صورت گرفته است. گفتگوها، رهنمونی است برای حراست از دودنیائی که در حال فروپاشی است . دنیای خارج از کاخ، در گستره ی مرزهای وسیع امپراطوری خان مغول و دنیای درون مرد افسرده و قدرتمندی که در ذهن و پندارش به سرزمینهای موعودی سفر می کند که به قول نویسنده کشف یا ساخته نشده اند. داستان اشتیاق و آرزو ، انتظار و رنج، شهرهائی با صفاتی انسانی،گاهی در عجز و هراسی رمزآلود و پر از معما. گاهی با چشم اندازهائی فریبنده که در بطن خود ، زشتیهای غافلگیرکننده داردو گاهی چنان شفاف که عظمت خلوصش باورکردنی نیست . دنیائی که امپراطور درآن نماد قدرت سلطه گری است که درشوق گسترش مرزهای فرمانروائی اش ، همراه با تخریب و ویرانگری، به استمرار آبادانی نیز می اندیشد.


خرید کتاب شهرهای ناپیدا (نامرئی)
جستجوی کتاب شهرهای ناپیدا (نامرئی) در گودریدز

معرفی کتاب شهرهای ناپیدا (نامرئی) از نگاه کاربران
Marco Polo و Kublai Khan از شهرهای مارکو بازدید کرده اند. با این یکی شروع می شود؟ فکر کردم نوشتن زیبا بود کالوینو و مترجمش تصاویری زیبا از شهرهای مختلف، هر یک به طرز چشمگیر جادویی با خصوصیات خودشان را نقاشی کردند. همانطور که مارکو داستان های بیشتر و بیشتر می گوید، کوبلی ماهیت امپراتوری او را مورد سوال قرار می دهد. متأسفانه، واقعا در واقع اتفاق می افتد. در حالی که آنها به خوبی نوشته شده است، داستان های فردی شهرستان خواندن تقریبا مانند نوشته در روزنامه سفرنامه شاعران. این واقعا داستان واقعی نیست مگر اینکه شما در مکالمه در حال جریان بین دو شخصیت تاریخی یک طرح را در نظر بگیرید. اما من خوشحالم که آن را بخوانم و فکر کردم نوشتن استادانه است، من احساس نکردم در مورد این کتاب خاص احساس کنم. سه ستاره از پنج ستاره

مشاهده لینک اصلی
یک شهر ساکن در داخل، خیابان ها، خطوط و خطوط در حال اجرا در رگ ها و شریان ها، درهم و برهمی از شهر، حتی کوچکترین کسری از موجودیت را احیا می کند. شهر؛ زندگی، تنفس، رشد و ترک احساس در جوهر بسیار، حتی اگر آن را در طول عمر یک ساله مشاهده نشد. و پس از آن - بسیاری از این شهرستانها، ایستاده در زیر حمایت از میراث خود، شاهد وقایع طلایی خود، شهرها با هاله آنها؛ جذابیت نامرئی اما غیر قابل اجتناب شهرها؛ افزایش با غروب خورشید، پالس های آنها را به ریتم ستاره ها می کشد. شهادت نورهای خیابانی؛ روشنایی درخشش آن، سنگ دیوار یک ساختمان ایستاده سکوت و شاهد عواطف و اعمال انسان برهنه - عشق، اشتیاق، فریب، ناامیدی، شادی، درد، بی تفاوتی، اما بالاتر از همه، یک تفاهم در شهر است. شهرهای با کوچه های ناهموار که در آن یک پیرمرد در خارج از خانه خود نشسته است، چروک روی صورتش داستان زندگی اش را می گوید، چشم او شهادت از تسلیم شدن در برابر اجتناب ناپذیر و یک زن زیبا، زیبا، فروش گل های فصلی توسط طرف؛ خنثی کردن یک فکر خاموش جاده های آزمایشگاهی که هرگز به پایان نمی رسد، با یک جریان رو به جلو، به جلو و عقب، با یک جرقه از خانه ها، یک چهره از یک پنجره، اضافه می کنند؛ به نظر می رسد دروازه به ناشناخته است. طرح کلی خانه ها در دریا که آنها ایستاده اند؛ سایه ها در آب آشامیدنی در برابر زودرس. شهرستانها، با آن پارک ها و بلوار هایی که یک جوینده کنجکاو دنبال عواقب مسیری که توسط نویسندگان و متفکران بزرگ بوجود می آید؛ یک اشتیاق برای ارتباط با آن یک ایده، تفکر خاص، قادر به ایجاد یک تابستان در داخل ... اجازه دهید من به دنبال آن شهرستانها O ذهن من، شهرستانها نامرئی اما در داخل زندگی می کنند.

مشاهده لینک اصلی
ایتالیا کالوینو یک داروی واقعی است. اجازه ندهید که هر کسی به شما بگوید در غیر این صورت، و اگر آنها را به آنها اعتماد نکنید. از زمان تجربه خواندن پرشوری که اگر در یک شب زمستان یک مسافر، من بر روی کلمات مردانه متمرکز شده ام. همانطور که در رابطه با شکوفایی ترین روابط است، کمی مشتاق هستم که خیلی قوی باشم یا بیش از حد به سرعت نزدیک شوم و روبرو شدن با روحیه جذاب نوآوری در جریان شور و شوق پرخاشگرم قبل از اینکه با یکدیگر راحت باشم، اما این است سومین کتاب او در یک سال (دقیقا یک سال در واقع) خوانده می شود و من فقط به عنوان گیدنز با شهرهای نامرئی تحت تاثیر قرار می گیرم همانطور که در مقدمه ی فوق به کارهای Calvinos و همچنین Cosmicomics بودم. شهرهای نامرئی ساعتها در 165 صفحه به نظر می رسد خسته کننده است، با تعداد زیادی صفحات تنها نیمه پر شده و تعدادی از آنها به صورت آشکار خالی مانده اند. اما از آنجایی که این یک رمان کالوینو است، حرف های زیبا و زیبای او تنها بخش کوچکی از بازپرداخت است: ایده ها، تصاویر، پیام های آرام، هشدارهای نبوی که به عنوان داستان سرایی پوشانده شده است، لبخند رویایی در لبه های هر جمله و حتی سکوت ظاهری از فضاهای به ظاهر بی فایده، وزن بیشتری را نسبت به آنچه که توسط هر نویسنده دیگری ساخته شده است، حمل می کند. و این حکم نیست که در این کل کتاب بخواند و یا دوم یا سوم را بخواند. این رمان چیزی است که وقتی دو شخصیت تاریخی اتفاق می افتد - در این مورد، Kublai Khan سالخورده اما روحیه و مسافر جوان تر Marco Polo - - یکپارچگی فردی که در همان زمان زنده است، سعی می کند بدون تبادل یک زبان ارتباط برقرار کند. پولو شهرها را به نمایش می گذارد (یا فقط یک شهر چهره بسیاری از شهرهاست؟) او از طریق حرکات، اشیا و سایر نشانه های غیر کلامی به امپراتور دیده می شود. مانند Cosmicomics، این یک نقشه است که حاوی اساسی چیزها است؛ مانند اگر در یک شب زمستان یک مسافر، خواننده بخشی از روایت می شود، زیرا او خوش آمدید به نتیجه گیری های خود را فقط به همان اندازه که خان است. من فکر می کنم که من در بررسی های قبلی خیلی روشن توضیح دادم که من عاشق دوگانگی و بازی بین نیروهای مخالف در مواد خواندن از انتخاب من است، احتمالا به نقطه ای که من آنها را در مکان هایی که واقعا زندگی نمی کنند پیدا می کنند. هرچند که شهر های نامرئی از سوی fistfuls استفاده می شود. تنش محض پویایی بین ظاهری و درونی، خوشبختی و بدبختی، تصور و واقعی، زندگی و مرده، داستانپرداز و مخاطبانش، درخشان و دشت آسمانی، کار محدودی از خلقت و حرکت بی نهایت خراب شدن تصویر و انعکاس انعکاسی آن به نفع خودش بود، اما گام اضافی تار شدن خطوط بین هر افراطی با هر توقف غم انگیز و شگفت انگیز در سفرهای raconterurs از طریق یادآوری و شنوندگان odyssey تخیل دقیقا نوع اضافی مایل من انتظار می رود کالوینو با گشت و گذار به حرکت درآید. یک معکوس انتظارات وجود دارد که به هر جابجایی فشار و کشیدن متضاد برخی از سحرآمیز مبهم که به ویژه برای کارهای Calvinos کار می کند، وجود دارد. آن را کاملا تعجب آور نیست که در مورد شهرستانها که در آن زندگی می کنند شهر خود را مرده به نقطه تقلید و سردرگمی که جمعیت پر جمعیت واقعا زنده است، و یا مردم که بیشتر در صلح با قطعیت از خستگی نسبت به همتایان earthbound خود را به خاطر آنها کلانشهر بر روی یک طناب شبکه عنکبوتی ساخته شده است و همه آنها آگاه هستند که تعادل دقیق آنها هر لحظه ممکن است از بین برود (آیا کسی زنده تر از افرادی است که به طور روزانه به مرگ یادآوری می شوند؟) اما یک شگفتی دلپذیر وجود دارد که طراحی یک فرش و طرح یک شهر از یکدیگر متمایز است؛ اوراکل هایی که درباره ارتباط عرفانی میان دو موجود غیرمجاز مشورت می کنند، فقط بینش مبهم را ارائه می دهند که @ [o] ne از دو objectâ € |. شکل خدایان را به آسمان ستاره ای و مدارهایی که در آن دنیای به وجود می آیند؛ دیگر انعکاسی تقریبی است مانند هر انسانی. @ در حالی که موضوعات و موضوعات مشترک در سراسر روایات پولس بافته شده است، هیچ دو شهر (یا دو چهره شهر) به همان شیوه مورد بررسی قرار نمی گیرند. شهرها نشانه ها، خواسته ها، مرده ها، نام ها، آسمان ها و دیگر ویژگی های مشترک ممکن است مورد بررسی قرار گیرد، اما هرگز به همان اثر. و گاهی اوقات به نظر می رسد ویژگی های غیر مرتبط با این مسائل مشابه است: یک شهر بدون مرده بدون تاریخی است، همانطور که زندگی آن هیچ انگیزه ای برای پیشرفت بدون تصدیق اشتباهات تاریخی ایجاد نمی کند، همانطور که مرده ها صلحی دارند که زندگی می دانم بدون پیش درآمدن در زندگی. یک حس متمرکز کننده ای وجود دارد که هر مشاهدات شهری را به هم پیوند می دهد، که همراه با تبادل متقاطع بین امپراتور و کاوشگر، به تغییر رمان نسبت به آن که اغلب به آن اشاره شده است، به رونق فوری می رسد، که به عنوان داستان یابی به نتیجه ی آن می رسد. همانطور که قرنها پیش بود که مارکو پولو و کوبلا خان در گفتگوهای انیمیشنی خود در باغ مشغول سخنرانی متحرک خود بودند، همانطور که زمانی که نامرئی Cities منتشر شد چهار دهه قبل، زمانی که من امروز صبح آن را به پایان رساندم: The inferno o ...

مشاهده لینک اصلی
احساس می کنم فقط یک مجموعه شعر را به جای یک رمان می خوانم. نه به این دلیل که پروسس عالی است، اما به دلیل تصاویر جادویی Calvino ما را فراهم می کند. مقدار خلاقیت مورد نیاز برای نوشتن چنین کتاب شگفت آور است. ذهن Calvinos یکی از جذاب است. @ Invisible Cities @ مطالعهی سفر و چگونگی تجربیات جدید میتواند دیدگاههای ما از مکانها و افرادی را که قبلا میشناسیم تغییر دهد. من عاشق ایده های شهرها و شهرهایی هستم که ویژگی های نامحسوس خاصی دارند (جنبه نامرئی جایی) که به همان جوهر شهرها منجر می شود به همان اندازه که ویژگی های فیزیکی است. این یک کتاب کوتاه است، اما توصیه می کنم وقت خود را با این یکی به به حداکثر رساندن ابزار. گذر در مورد دیدگاه های همیشه در حال توسعه ما: @ بیشتر در محله های نا آشنا از شهرستانها دور از دست رفته بود، بیشتر بیشتر درک دیگر شهرستانها او عبور کرده بود برای رسیدن به آنجا؛ او مراحل سفرهای خود را بازبینی کرد و متوجه شد که بندر از آن جایی که وی شنا کرده بود و مکان های آشنا از جوانانش و محیط اطراف خانه و یک مربع کوچکی از ونیز در آنجا به عنوان یک کودک به نمایش گذاشته شده بود. @

مشاهده لینک اصلی
اگر در شب های زمستانی یک مسافر برای عبور از باغ مسیرهای فرینگ حرکت کند، شاید او بتواند ماه را در پرواز خود دنبال کند تا بتواند از خواب زمستانی که در خواب شبهای نیمه تابستان به وقوع پیوسته است را بگیرد. او می تواند به سمت شرق عدن برود تا ببیند کودکان نیمه شب بچه ها ظاهر می شوند، فقط خودشان را از دست می دهند. او می تواند در یک خم در رودخانه به نوبه خود به کارآگاهان وحشی با توجه به حادثه کنجکاو سگ در شب. او می تواند به درخت دود راه برود و مرد بدون ویژگی هایی را که انتظار دارد Godot برای رسیدن به آن ها پیدا کند و کپی های یک کتابچه راهنمای کاربر را برای زندگی به دست بیاورد، پیدا نمی کند، بلکه متوجه نیست که او به طور نامحدود با آنها سر و کار دارد. نور در پایان آن. شبیه سازی پرنده ناخوشایند شب می تواند توجه او را به یکی از 2666 چاه که با تصویر زمینه زرد پوشانده شده است، جلب کند. او می تواند به دنبال آن باشد تا خودش را در آفتاب توهم و خواندن آیات شیطانی نگاه کند. او می تواند به دنبال یافتن یادداشت های زیرزمینی بگردد. برای فرار از قلب تاریکی، او می تواند در جنوب مرز، در غرب خورشید به سرزمین هایی که خورشید نیز می رود، سفر کند. او می تواند کوه سحر آمیز را در سپیده دم برود و صدای باد را بخواند. قبل از این لحظه خود را به یک صد سال تنهایی می کشاند، می تواند با اطلس اطالعات مشورت کند و مسیر خود را به کشور برف پیدا کند. او می تواند از قلعه شیشه ای عبور کند، جایی که پادشاه کم رنگ روی تخت آهن نشسته است. او می تواند در ردیف کنسرو قدم زدن را برای تماشای جمعیت هیپنوتیزم توسط غریبه فلورانس را. همانطور که تلنگر می شکند، آنها هرکدام میتوانند به اتاق خود بازنشسته شوند، در حالی که یک عکس از هنرمند، دیوار و فانتزی را برای تغییر زمان پاندول خود به تصویر می کشد. پنجره می تواند به فانوس دریایی که در جزیره گنج قرار دارد نگاه کند. فراتر از آن، ساحل مخالفتی است که در آن خورشید قرار است به ساعت ستاره برسد. او می تواند به پایان گرگها رنگین کمان سفر کند، چون صدای سکوت از خواب بیدار می شود و داستان رویا را قطع می کند. درخشندگی ضعیف از چراغ های شهر از طریق پنجره، چشم هایش می تواند بر پشته های مردم کاغذی که درون خود خاطرات گذشته و شکل چیزهایی که در آینده می آیند، سقوط کند. هر کدام در داخل خود شهرهای نامرئی - یک یا چند - با مسیرهای طولانی در انتظار عبور هستند. شما می توانید از طریق آنها در فکر، از دست رفته، متوقف و لذت بردن از هوای سرد، و یا اجرا کردن. اگر در یک شب زمستان یک مسافر ... _______________________________ Cloned CitiesI صدای که داستان را فرمان داستان نیست، این گوش است. Marco Polo ما را در یک سفر شگفت انگیز از طریق شهرهای نامرئی که در تخیل خود زندگی می کنند، می برد. ما هر یک از داستان های خود را از طریق منشاء انکساری از ادراک خودمان منتقل می کنیم. ما موضوعات نادرستی را ایجاد می کنیم که شهر را به همه چیزهایی که ما هستیم و همه چیزهایی که ما کرده ایم، متصل می کنیم. ما یک شهر نامرئی دیگر ایجاد می کنیم که در تصویر Polo ساخته شده است. هر بار که یک خواننده نشسته بخواند تا صداهای پولو را بشنود، کلون های متضاد هر شهر متولد می شوند و بنابراین شهرهای نامرئی گسترش می یابند.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب شهرهای ناپیدا (نامرئی)


 کتاب بامگارتنر
 کتاب سکوت باران
 کتاب هیچ چیز سیاه نیست
 کتاب رقابت کوهستانی
 کتاب مرثیه ای برای افتخار
 کتاب عقیق