یکی از بهترین رمانهای باک در Dickensian در حوادث حماسی خود، یکی از زنان دهقانی نامعلوم در چین پیش از انقلاب است. بدون هشدار، شوهر بی سواد او را رها می کند. با توجه به تجربهای که به دست آورده شده است، او برای کار کردن در زمین، سه فرزند خود را به تنهایی و به خاطر مادرش، مراقبت می کند. برای نجات چهره با همسایگانش، وانمود می کند که شوهرش در حال مسافرت است و نامه های خود را به نام خود امضا می کند. فرزندانش در محاصره فقر، ناامیدی و رو به رشد دروغ به منظور محافظت از خانواده، فرزندان خود رشد می کنند و فقط با حمایت از اراده نابود کننده مادر خود به جامعه می رسند. داستان فراموش نشدنی از قدرت یک زن و یک افسانه قابل توجه در مورد نقش مادران، این رمان یک دستاورد قدرتمند استاد داستان داستان قرن بیستم است. این کتاب دارای یک بیوگرافی نشان داده شده از مروارید S. Buck از جمله تصاویر نادر از املاک نویسنده است.
خرید کتاب مادر
جستجوی کتاب مادر در گودریدز
معرفی کتاب مادر از نگاه کاربران
در نهایت، یکی از کتابهای برجسته سال 2016 را خواندم و از آن بسیار لذت بردم. در حقیقت، این چیزی نبود که من آن را انتظار داشتم، بنابراین حدس می زنم که کار مناسبی برای اجتناب از spoiler ها انجام دادم. رمان یک دختر سیاه پوست به نام نادیا را دنبال می کند و بعد از آنکه خودکشی مادرش آغاز می شود. وقتی ناراحت می شود، نادیا به دنبال روابط دیگر می شود تا مادرش را ترک کند و شروع به دیدن پسر شیطان، لوک می کند. نادیا فرزند خود را باردار می کند و باید تصمیمی بگیرد که در طول بقیه زندگی اش عواقب داشته باشد. من فکر می کردم که تن این کتاب بسیار خوب انجام شده است. پس از مرگ مادرش، نادیا برای همیشه تغییر می کند، و غم و اندوه و احساس خلطی شدن این رمان را در بر می گیرد. نادیا با دختر دیگری بی مادر، ابری، مخالفت می کند، اما دو نفر از آنها دوستی نامحدود هستند. آنها هر دو به طور مداوم برای چیزی جستجو می کنند: برای مادرانشان یا افرادی که برای شادی و عشق برایشان زندگی می کردند. خطوطی در این کتاب وجود دارد که بنت واقعا آن را میخواند. من از توانایی او برای جذب احساسات و توسعه او از شخصیت هایی که احساس می کنم مردم واقعی را تحسین می کنم، ستایش می کنم. با این حال، این دستگاه روایت است که از آن مطمئن نیستم، مادرم را دوست دارم. مادران گروهی از زنان در کلیسای نادیا هستند و همچنین به عنوان یک گروه کوروش (شبیه به کورس در Fates و Furies) عمل می کنند. با وجودی که برخی از بخش های عالی در این بخش ها وجود دارد، به طور کلی یافته های مادران را منحرف می کند. اگرچه من متوجه شدم که مادران به بقیه شخصیت ها و داستان متصل هستند، مطمئن نیستم که آنها لازم باشند. این کتاب ساکت تر از انتظار من بود و من واقعا دوستش داشتم. در مورد تصمیمات دشوار، رویدادهای در حال تغییر زندگی، و از طرف افرادی که بیشتر دوست داری، ناامید میشوید.
مشاهده لینک اصلی
من باید اعتراف کنم که من کمی نگران هستم که بسیاری از این پنج ستاره را می دهند. در نهایت من دست کم گرفتار شدم، هرچند که متوجه شدم که خواندن سریع آن است. @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ همچنین، بسیاری از گفت و شنود بین شخصیت ها و گفتگو های درونی فقط نوعی شگفت انگیز بود.
مشاهده لینک اصلی
(بررسی کامل از حسن نیت ارائه دهنده http://www.craftyscribbles.com) هر یکشنبه یک کلیسای باپتیست هر هزار داستان دارد. برخی تصور می کنند بعضی زمزمه کرد بعضی اوقات بیش از یک شنبه شام و صدای نرم که توسط مهمان های بزرگ سخن می گویند، راویان آنها را به اشتراک می گذارند. برخی از قلب خود را گرم و برخی روح خود را تقسیم می کنند. آنها شما را مجبور به خیره شدن به چهره های کشیش، کارگردان کر، و شاید سومین یورر نشسته در پشت قادر به نگاه کردن به عقب. ممکن است یک نویسنده با استعداد، مانند بریت بنت می نویسد که این داستان ها و انتشار آنها، ارائه آنها را با روشن یا انتهای باز، قبل از عرضه نهایی، تردید بیشتری را به خود جلب کرد. چرا این مقاله را خیلی خواندید؟ آیا من خودم را نگران زمزمه ها کردم؟ یا با آنها ارتباط برقرار کردم؟ یک فنجان چای را بشکنید، بعضی از کوکی ها را جمع آوری کنید و شروع به خواندن کنید. طرح\nدر سال تحصیلی سالانه دبیرستان ندیا ترنر زندگی یک قلب شورشی را تجربه می کند. با وجود رسیدن به عنوان در مدرسه، او از طریق Oceanside، CA اطراف خود را به دنبال عشق و توجه در تمام راه های اشتباه اجرا می شود. خودکشی مادر خود را رد می کند و از او می ترسد ... و او با پسر خاندان محلی ملاقات می کند. لوکاس شپرد 21 و یک ستاره فوتبال سابق کالج، آسیب دید که دوران حرفه ای خود را کوتاه می کرد. لذت بردن از شرکت های دیگر، او باردار می شود (مشاهده اسپویلر) [او aborts، (پنهان کردن اسپویلر)] در حالی که حفظ میل خود را به حضور در کالج و زنده ماندن زندگی مادرش از دست رفته است. از آنجایی که لوکاس تنها کسی است که تصمیم خود را می داند - با توجه به او - او حرکت می کند و با اوبری می آید، کسی که او به عنوان یک دختر خوب با غم و اندوه غمگین خود شناخته می شود. آنها به دوستان خوبی تبدیل می شوند، حتی وقتی که نادیا به خانه می رود و تلاش می کند رویاهای خود را تحقق بخشد. سکوت هرگز آرام نخواهد شد. همانطور که هرکدام از آنها به بزرگسالان رشد می کنند، پست هایشان به هم می رسند. اما، چه هزینه ای؟ چه کسی تماشا می کند؟ شخصیت ها\nاین داستان در چشمان حضور همهجانبه دیده می شود: مادران کلیسای محلی، اتاق بالا. آنها به عنوان یک صحنه ی کوروش یونانی و فصل هایی که نادیا، لوکاس و ابری را در زندگی جداگانه ای، اما متلاشی می کنند، خدمت می کنند. غم و اندوه، شادی، بدبختی و شادی، زبانشان را با عجله همراه می کنند و کلیسای آنها راضی می کند و کسانی را که مایل به شنیدن این کلمه هستند و در سراسر رمانشان سخنانشان را بیان می کنند، پرتاب می کند. قضاوت آنها این صفحه را به تصویر می کشد، همانطور که تصور می کنید بعد از کلیسا بعد از کلیسا، یک لیوان چای و کوکی ها را ملاقات می کنید، در حالی که آخرین شایعات را می گذرانید. مادران داستان را نوشتند، نادیا به عنوان شخصیت اصلی اهمیت می دهد. ما او را می بینیم، تقریبا مثل زامبی ها روزهای آزادی را شمارش می کنیم، هرگز مطمئن نیستیم که کجا سر او قرار دارد. او به دنبال عشق و توجه است، در سراسر Oceanside و زندگی اجتماعی خود غرق و غمگین است. او سرگردان است، اما من او را روح از دست ندهم. او آزاد است اما به دام افتاده است. او تصمیماتی را اتخاذ می کند که قطعا الهام بخش یک کتاب پرتاب شده به دیوار است. سخت و دشوار است که مراقب باشیم، اما نمیتوانیم کمک کنیم اما متاسفیم و تعجب میکنیم که آیا مقصد خود را به سوی تحقق پیدا می کند. از سوی دیگر، یک دختر قطع شد، اما هرگز نرفته بود. لوکاس، از سوی دیگر، برای عاشقانی که همیشه مطمئن نیستند وجود دارد. شغل او کوتاه است، چه چیز دیگری او دارد؟ ما از سرگردان خود، به دنبال عشق و ثبات پیروی می کنیم. او تا زمانی که ثبات خود را در ابری پیدا کند، اشتباه می کند، هرچند خودش را تحقیر می کند، و حتی احساس می کند که او سزاوار آن نیست. اوبری به عنوان یک شیرین خدمت می کند. او با خواهر خود زندگی می کند پس از یک مادر بی توجه به او می رود به دنبال مراتع سبز تر است. شایان ساده لوح، اما شیرین است. او خوب را در مردم می بیند، حتی به عنوان آنها ثابت می کنند که از دست دادن. او به دنبال شادی است، اما در شیوه ای عملی تر و دوستانه تر. اما خانم بنت شخصیت چند خواننده را درک می کند تا زمانی که خواندن پایان یابد. سقط جنین این همه را به عنوان یک تصویر سایه در پس زمینه متصل می کند. پس از قرار دادن در قفسه، یک تبه کار به دنبال دارد. نادیا هرگز فراموش نمی کند او تعجب می کند که زندگی با «بچه» چگونه بوده است. لوکاس ناراحت و ناراحت به نادیا است. اوبری بعد از اینکه حقیقت را آشکار کرد موضع برتر نسبت به نادیا دارد. این چی عجیب و غریب است که جامعه را با هم اداره می کند. نوشتن\nبرنت بنت با اطمینان می نویسد. او مطمئن است که شخصیت های او حتی مطمئن نیستند. با وجود داستان کوتاه (278 صفحه)، او به آنها قوس کامل می دهد، و قول خوانندگان خود را برای ریشه برای آنها. هیچ کس تمیز نیست، اما هیچ کس غیر قابل قبول است به عنوان یک traipses در سراسر زندگی murkiness.Behind دیوار کلیسا دروغ برخی از بزرگترین درام و کمدی به دنبال تلویزیون. افکار نهایی\nبنت ناخوشایند قضاوت، درک و فهمیدن آن را در یک کلیسا انجام می دهد. این افراد در حضور خدمات باپتیست به عنوان یک کودک، ممکن است با آنها آشنا شوند. وقتی گرسنه میشوید غذا می خورید؛ آهنگ زمانی که روح شما صدمه می زند؛ خنده هنگامی که یک حافظه باز می شود. با این حال، آنها فراموش می کنند زمانی که زندگی زمینه های خاکستری فراهم می کند و محکومیت آنها ناخوشایند است. اعتیاد مانند نادیا، لوکاس و ابری هرگز یادداشت ها را نمی خوانند. همچنین خواندن داستان جنوب کالیفرنیای خارج از لس آنجلس و سان فرانسیسکو روح من را گرم می کند. برای خواندن یک داستان عالی در مورد جنوب کالیفرنیا، نه در مورد blonds، خوانندگان، هالیوود، دنج، و یا غنی، اما برای یک کم ...
مشاهده لینک اصلی
نویسنده بریت بنت با عقل بسیار فراتر از سالهایش می نویسد. این یکی از اولین پیشبینیهای سال 2016 بود که با دقت خوب است؛ صداهای شخصیتها قوی هستند، جزئیات تحریکآمیز، و داستان به طرز بسیار زیبایی پخش میشود. نیک این را برای Xmas به من داد (من مجبور بودم آن را برای پوشش پوشش خندان کنم) و بنابراین اولین بار در سال جدید به من رسید. این برای بار دیگر تا 2017 تنظیم می شود! چند خط مورد علاقه: گرف خطی نیست، شما را بی نهایت از دست دادن حمل می کند. شما هرگز نمی دانستید زمانی که شما می توانید زنگ زدن به عقب به دست گرفتن آن. â € \"57 دختر رشد می کند و نزدیک تر به مادرش، تا زمانی که او به تدریج همپوشانی خود را مانند یک الگوی دوخت. â € \"61 شاید او هرگز واقعا مادر خود را شناخته شده است. و اگر کسی نمی توانست کسی را که اولین خانه اش بود شناخت، چه کسی می توانست بداند؟ â € \"این عجیب بود، یادگیری خطوط دیگر تنهایی. شما هرگز نمیتوانید همه چیز را در یک زمان بفهمید، مانند اینکه از یک غار تاریک استفاده کنید، در کنار دیوارها احساس کردید، به لبههای دندانه ای ضربه زدید. â € \"94 تمام تخت ها داستان ها را می گوید، و لوقا به یکی دیگر گفت. 154 آیا شما می توانید برای دوستی که هنوز تمایل نداشته است تمجید نکنید یا این که شما دلتنگ هستید به معنی آن است که در حال حاضر بود؟ 174 در چشمان مبهمش، احساس می کرد که خودش را مانند یک مکعب یخ در داخل دهان می گذارد تا اینکه به نیمکره بلند باریک برسد. â € 205 این لحظات زمانی بود که بزرگسالی شکل گرفت، نه یک روز تولد، اما واقعیت آن است که او در حال حاضر یک ریختن شمشیر آب نبات به کیسه های کودکان است، که او در حال حاضر آن است که انتظار می رود به دادن، دریافت نیست. â € \"235 او این کودک را می خواست و این تفاوت بود: سحر و جادو که شما می خواستید یک معجزه بود، جادویی که شما نمی خواستید فراموش نشدنی بود. â € 267
مشاهده لینک اصلی
این رمان ابتدایی توجه زیادی را به خود جلب کرده است، همه چیز شایسته است. این تمرکز بر نادیا ترنر، زیبا هفده ساله است که مادرش اخیرا خودکشی کرده است. او با پسر پرستار خود، لوقا بیست و یک ساله قلاب می کند، و خودش را باردار می کند. او به او می گوید که می خواهد سقط جنین کند و برایش پول می کند. او مخفی را از همه، از جمله بهترین دوست اوبری، پنهان می کند. چند سال بعد این سه نفر در یک مثلث عاشق و وب اسرار قرار می گیرند. قطعه قوی است و پروس تیز و تنگ است. ساختار روایت جالب است، زیرا داستان در بسیاری از افراد اول شخص نقل شده است، از منظر خانمهای کلیسا، مادران. من این تکنیک روایتی را دوست داشتم، اما در بعضی مواقع آن را به خوبی انجام ندادم. نقص در این کتاب حداقل مورد است و تقدیرها مستحق آن هستند. من واقعا از این رمان لذت بردم، که بعضی از آن ها به عنوان یکی از بهترین رمان های سال ... گفته می شود. من نمی خواهم مخالف باشم.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب مادر
خرید کتاب مادر
جستجوی کتاب مادر در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
من باید اعتراف کنم که من کمی نگران هستم که بسیاری از این پنج ستاره را می دهند. در نهایت من دست کم گرفتار شدم، هرچند که متوجه شدم که خواندن سریع آن است. @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ همچنین، بسیاری از گفت و شنود بین شخصیت ها و گفتگو های درونی فقط نوعی شگفت انگیز بود.
مشاهده لینک اصلی
(بررسی کامل از حسن نیت ارائه دهنده http://www.craftyscribbles.com) هر یکشنبه یک کلیسای باپتیست هر هزار داستان دارد. برخی تصور می کنند بعضی زمزمه کرد بعضی اوقات بیش از یک شنبه شام و صدای نرم که توسط مهمان های بزرگ سخن می گویند، راویان آنها را به اشتراک می گذارند. برخی از قلب خود را گرم و برخی روح خود را تقسیم می کنند. آنها شما را مجبور به خیره شدن به چهره های کشیش، کارگردان کر، و شاید سومین یورر نشسته در پشت قادر به نگاه کردن به عقب. ممکن است یک نویسنده با استعداد، مانند بریت بنت می نویسد که این داستان ها و انتشار آنها، ارائه آنها را با روشن یا انتهای باز، قبل از عرضه نهایی، تردید بیشتری را به خود جلب کرد. چرا این مقاله را خیلی خواندید؟ آیا من خودم را نگران زمزمه ها کردم؟ یا با آنها ارتباط برقرار کردم؟ یک فنجان چای را بشکنید، بعضی از کوکی ها را جمع آوری کنید و شروع به خواندن کنید. طرح\nدر سال تحصیلی سالانه دبیرستان ندیا ترنر زندگی یک قلب شورشی را تجربه می کند. با وجود رسیدن به عنوان در مدرسه، او از طریق Oceanside، CA اطراف خود را به دنبال عشق و توجه در تمام راه های اشتباه اجرا می شود. خودکشی مادر خود را رد می کند و از او می ترسد ... و او با پسر خاندان محلی ملاقات می کند. لوکاس شپرد 21 و یک ستاره فوتبال سابق کالج، آسیب دید که دوران حرفه ای خود را کوتاه می کرد. لذت بردن از شرکت های دیگر، او باردار می شود (مشاهده اسپویلر) [او aborts، (پنهان کردن اسپویلر)] در حالی که حفظ میل خود را به حضور در کالج و زنده ماندن زندگی مادرش از دست رفته است. از آنجایی که لوکاس تنها کسی است که تصمیم خود را می داند - با توجه به او - او حرکت می کند و با اوبری می آید، کسی که او به عنوان یک دختر خوب با غم و اندوه غمگین خود شناخته می شود. آنها به دوستان خوبی تبدیل می شوند، حتی وقتی که نادیا به خانه می رود و تلاش می کند رویاهای خود را تحقق بخشد. سکوت هرگز آرام نخواهد شد. همانطور که هرکدام از آنها به بزرگسالان رشد می کنند، پست هایشان به هم می رسند. اما، چه هزینه ای؟ چه کسی تماشا می کند؟ شخصیت ها\nاین داستان در چشمان حضور همهجانبه دیده می شود: مادران کلیسای محلی، اتاق بالا. آنها به عنوان یک صحنه ی کوروش یونانی و فصل هایی که نادیا، لوکاس و ابری را در زندگی جداگانه ای، اما متلاشی می کنند، خدمت می کنند. غم و اندوه، شادی، بدبختی و شادی، زبانشان را با عجله همراه می کنند و کلیسای آنها راضی می کند و کسانی را که مایل به شنیدن این کلمه هستند و در سراسر رمانشان سخنانشان را بیان می کنند، پرتاب می کند. قضاوت آنها این صفحه را به تصویر می کشد، همانطور که تصور می کنید بعد از کلیسا بعد از کلیسا، یک لیوان چای و کوکی ها را ملاقات می کنید، در حالی که آخرین شایعات را می گذرانید. مادران داستان را نوشتند، نادیا به عنوان شخصیت اصلی اهمیت می دهد. ما او را می بینیم، تقریبا مثل زامبی ها روزهای آزادی را شمارش می کنیم، هرگز مطمئن نیستیم که کجا سر او قرار دارد. او به دنبال عشق و توجه است، در سراسر Oceanside و زندگی اجتماعی خود غرق و غمگین است. او سرگردان است، اما من او را روح از دست ندهم. او آزاد است اما به دام افتاده است. او تصمیماتی را اتخاذ می کند که قطعا الهام بخش یک کتاب پرتاب شده به دیوار است. سخت و دشوار است که مراقب باشیم، اما نمیتوانیم کمک کنیم اما متاسفیم و تعجب میکنیم که آیا مقصد خود را به سوی تحقق پیدا می کند. از سوی دیگر، یک دختر قطع شد، اما هرگز نرفته بود. لوکاس، از سوی دیگر، برای عاشقانی که همیشه مطمئن نیستند وجود دارد. شغل او کوتاه است، چه چیز دیگری او دارد؟ ما از سرگردان خود، به دنبال عشق و ثبات پیروی می کنیم. او تا زمانی که ثبات خود را در ابری پیدا کند، اشتباه می کند، هرچند خودش را تحقیر می کند، و حتی احساس می کند که او سزاوار آن نیست. اوبری به عنوان یک شیرین خدمت می کند. او با خواهر خود زندگی می کند پس از یک مادر بی توجه به او می رود به دنبال مراتع سبز تر است. شایان ساده لوح، اما شیرین است. او خوب را در مردم می بیند، حتی به عنوان آنها ثابت می کنند که از دست دادن. او به دنبال شادی است، اما در شیوه ای عملی تر و دوستانه تر. اما خانم بنت شخصیت چند خواننده را درک می کند تا زمانی که خواندن پایان یابد. سقط جنین این همه را به عنوان یک تصویر سایه در پس زمینه متصل می کند. پس از قرار دادن در قفسه، یک تبه کار به دنبال دارد. نادیا هرگز فراموش نمی کند او تعجب می کند که زندگی با «بچه» چگونه بوده است. لوکاس ناراحت و ناراحت به نادیا است. اوبری بعد از اینکه حقیقت را آشکار کرد موضع برتر نسبت به نادیا دارد. این چی عجیب و غریب است که جامعه را با هم اداره می کند. نوشتن\nبرنت بنت با اطمینان می نویسد. او مطمئن است که شخصیت های او حتی مطمئن نیستند. با وجود داستان کوتاه (278 صفحه)، او به آنها قوس کامل می دهد، و قول خوانندگان خود را برای ریشه برای آنها. هیچ کس تمیز نیست، اما هیچ کس غیر قابل قبول است به عنوان یک traipses در سراسر زندگی murkiness.Behind دیوار کلیسا دروغ برخی از بزرگترین درام و کمدی به دنبال تلویزیون. افکار نهایی\nبنت ناخوشایند قضاوت، درک و فهمیدن آن را در یک کلیسا انجام می دهد. این افراد در حضور خدمات باپتیست به عنوان یک کودک، ممکن است با آنها آشنا شوند. وقتی گرسنه میشوید غذا می خورید؛ آهنگ زمانی که روح شما صدمه می زند؛ خنده هنگامی که یک حافظه باز می شود. با این حال، آنها فراموش می کنند زمانی که زندگی زمینه های خاکستری فراهم می کند و محکومیت آنها ناخوشایند است. اعتیاد مانند نادیا، لوکاس و ابری هرگز یادداشت ها را نمی خوانند. همچنین خواندن داستان جنوب کالیفرنیای خارج از لس آنجلس و سان فرانسیسکو روح من را گرم می کند. برای خواندن یک داستان عالی در مورد جنوب کالیفرنیا، نه در مورد blonds، خوانندگان، هالیوود، دنج، و یا غنی، اما برای یک کم ...
مشاهده لینک اصلی
نویسنده بریت بنت با عقل بسیار فراتر از سالهایش می نویسد. این یکی از اولین پیشبینیهای سال 2016 بود که با دقت خوب است؛ صداهای شخصیتها قوی هستند، جزئیات تحریکآمیز، و داستان به طرز بسیار زیبایی پخش میشود. نیک این را برای Xmas به من داد (من مجبور بودم آن را برای پوشش پوشش خندان کنم) و بنابراین اولین بار در سال جدید به من رسید. این برای بار دیگر تا 2017 تنظیم می شود! چند خط مورد علاقه: گرف خطی نیست، شما را بی نهایت از دست دادن حمل می کند. شما هرگز نمی دانستید زمانی که شما می توانید زنگ زدن به عقب به دست گرفتن آن. â € \"57 دختر رشد می کند و نزدیک تر به مادرش، تا زمانی که او به تدریج همپوشانی خود را مانند یک الگوی دوخت. â € \"61 شاید او هرگز واقعا مادر خود را شناخته شده است. و اگر کسی نمی توانست کسی را که اولین خانه اش بود شناخت، چه کسی می توانست بداند؟ â € \"این عجیب بود، یادگیری خطوط دیگر تنهایی. شما هرگز نمیتوانید همه چیز را در یک زمان بفهمید، مانند اینکه از یک غار تاریک استفاده کنید، در کنار دیوارها احساس کردید، به لبههای دندانه ای ضربه زدید. â € \"94 تمام تخت ها داستان ها را می گوید، و لوقا به یکی دیگر گفت. 154 آیا شما می توانید برای دوستی که هنوز تمایل نداشته است تمجید نکنید یا این که شما دلتنگ هستید به معنی آن است که در حال حاضر بود؟ 174 در چشمان مبهمش، احساس می کرد که خودش را مانند یک مکعب یخ در داخل دهان می گذارد تا اینکه به نیمکره بلند باریک برسد. â € 205 این لحظات زمانی بود که بزرگسالی شکل گرفت، نه یک روز تولد، اما واقعیت آن است که او در حال حاضر یک ریختن شمشیر آب نبات به کیسه های کودکان است، که او در حال حاضر آن است که انتظار می رود به دادن، دریافت نیست. â € \"235 او این کودک را می خواست و این تفاوت بود: سحر و جادو که شما می خواستید یک معجزه بود، جادویی که شما نمی خواستید فراموش نشدنی بود. â € 267
مشاهده لینک اصلی
این رمان ابتدایی توجه زیادی را به خود جلب کرده است، همه چیز شایسته است. این تمرکز بر نادیا ترنر، زیبا هفده ساله است که مادرش اخیرا خودکشی کرده است. او با پسر پرستار خود، لوقا بیست و یک ساله قلاب می کند، و خودش را باردار می کند. او به او می گوید که می خواهد سقط جنین کند و برایش پول می کند. او مخفی را از همه، از جمله بهترین دوست اوبری، پنهان می کند. چند سال بعد این سه نفر در یک مثلث عاشق و وب اسرار قرار می گیرند. قطعه قوی است و پروس تیز و تنگ است. ساختار روایت جالب است، زیرا داستان در بسیاری از افراد اول شخص نقل شده است، از منظر خانمهای کلیسا، مادران. من این تکنیک روایتی را دوست داشتم، اما در بعضی مواقع آن را به خوبی انجام ندادم. نقص در این کتاب حداقل مورد است و تقدیرها مستحق آن هستند. من واقعا از این رمان لذت بردم، که بعضی از آن ها به عنوان یکی از بهترین رمان های سال ... گفته می شود. من نمی خواهم مخالف باشم.
مشاهده لینک اصلی